فقط منتظر یه چیزی بیاد دستش که باهاش بازی کنه اصلا هم فرقی نداره چی باشه میخواد پتو باشه یا هر چیز دیگه
دخترم شیطونیاش شروع شده
حالا دیگه وقتی باهاتش بازی میکنیم خوب متوجه میشه و جوابمونوبا خندهای قشنگش میده
بنیتای ما 24 روزش شده
مامانم اینا بعد از 24 روز برای اولین بار بنیتا رو میدیدن همشون بیش از اندازه انتظار کشیده بودن.این عکس دخترمه تو ماشین تو کرییرش خواب بود تا خود شهرستان .هر وقت میخواستم بهش شیر بدم باید می استادیم وگرنه اصلا بیدار که نمیشدخواب خواب بود حض کرده بود
اولین مهمانی نفسم
این عکس دخترمه وقتی برای اولین بار میخواستیم بریم مهمانی خونه عمو حسین که میگه بنیتارویه عالمه دوست دارم.
عشق بابایی دختر
اولین باری بود بدون بزرگ تر ها من وبابایی بنیتارو حموم بردیم هم خیلی ترسیده بودیم هم دیگه بعدش ترسمون ریخته بود اخه هنوز 20روز شم نشده بود .خیلی لاغر کوچولو موچولو بود